الجاء (تلجئه)اِلجاء، یا تلجئه، اصطلاحی به معنی نوعی واگذاری زمین میباشد. ۱ - الجاء در لغت و اصطلاحالجاء در لغت از ماده لَجَأَ به معنای پناه جستن، تکیه و استناد کردن و مدد طلبیدن، و نیز به معنای اختصاص چیزی به کسی، یا واداشتن کسی به انجام دادن کاری به اکراه آمده است. [۱]
ابنمنظور، لسان، ذیل لجأ.
مفهوم اصطلاحی الجاء و تلجئه در زمینداری و روابط زمینداران متجلی میگردد. در واقع این رسم به نوعی اقطاع استغلال شباهت داشت و میتوان آن را اقطاع جعلی، یا ناخواستهای دانست که در آن کسی برای رهایی از آزار و ستم مأموران دولتی و دولتمردان زمین خود را به شخصی صاحب نفوذ و قدرتمند واگذار میکرد و از حمایت او برخوردار میگردید و خود به عنوان مقطَع بر همان زمین کار میکرد. این روش میتوانست از سوی پناه خواهنده، و هم از سوی پناه دهنده درخواست و اجرا گردد. [۲]
محمد خوارزمی، مفاتیح العلوم، ج۱، ص۸۷، به کوشش ابراهیم ابیاری، بیروت، دارالکتاب العربی.
۲ - پیشینه إلجاءپیشینه این شیوه زمینداری به پیش از اسلام بازمیگردد و در قلمرو ایران و روم شرقی رایج بوده است. در عصر اسلامی از روزگار «فتوح»، رسم الجاء دیده میشود و میتوان حدس زد که از ایران و روم به میان عربها راه یافته است، مثلاً وقتی مسلمانان آذربایجان را فتح کردند، عشایر عرب از شام و عراق به آنجا سرازیر شدند و بر اراضی کشاورزی غلبه یافتند و بعضی از اراضی را نیز خریدند. آنگاه خرده مالکان روستایی برای برخورداری از حمایت آنان، اراضی روستاهای خود را به الجاء ایشان دادند و خود به عنوان کشتکاران و زارعان و زمینداران جدید به کار بر روی همان اراضی پرداختند. [۳]
احمد بلاذری، فتوح البلدان، ج۱، ص۳۲۹، به کوشش دخویه، لیدن، ۱۸۶۵م.
رسم الجاء به روزگار جور و ستم حکام، و غالباً در پی آشوبها و نابسامانیها بیشتر رواج مییافت و زمینداران کوچک برای فرار از فشارهای مالیاتی و اقتصادی رقبه املاک خود را به مالکان بزرگ و متنفذ واگذار میکردند. غالب اشاراتی که در منابع به الجاء اراضی شده است، نشان میدهد که زمینداران برای آنکه از زیادهستانی و طمع کارگزاران دولت در امان بمانند، تن به الجاء میدادند. [۴]
احمد بلاذری، فتوح البلدان، ج۱، ص۲۹۴، به کوشش دخویه، لیدن، ۱۸۶۵م.
[۵]
احمد بلاذری، فتوح البلدان، ج۱، ص۳۱۱، به کوشش دخویه، لیدن، ۱۸۶۵م.
[۶]
احمد بلاذری، فتوح البلدان، ج۱، ص۳۲۳، به کوشش دخویه، لیدن، ۱۸۶۵م.
۳ - معاف مالیاتی بودن اراضی الجائیاراضی الجائی به سبب نفوذ و اعتبار پناه دهنده یا حامی، از بعضی مالیاتها معاف میشد، ولی خود مِلک میتوانست عملاً در دست صاحبان اصلی بماند و حتی آن را میفروختند و به ارث میگذاشتند. [۷]
ابراهیم اصطخری، مسالک الممالک، ج۱، ص۱۵۸، به کوشش دخویه، لیدن، ۱۹۲۷م.
صاحبان اصلی املاک الجائی، عُشر درآمد زمین را به حامی میدادند و این البته غیر از عشریهای بود که باید به بیتالمال میپرداختند. [۸]
احمد بلاذری، فتوح البلدان، ج۱، ص۳۲۳، به کوشش دخویه، لیدن، ۱۸۶۵م.
[۹]
قدامة بن جعفر، «الخراج»، ج۱، ص۲۴۱، همراه المسالک و الممالک ابنخردادبه، لیدن، ۱۸۸۹م.
۴ - فهرست منابع(۱) ابنمنظور، لسان. (۲) ابراهیم اصطخری، مسالک الممالک، به کوشش دخویه، لیدن، ۱۹۲۷م. (۳) احمد بلاذری، فتوح البلدان، به کوشش دخویه، لیدن، ۱۸۶۵م. (۴) محمد خوارزمی، مفاتیح العلوم، به کوشش ابراهیم ابیاری، بیروت، دارالکتاب العربی. (۵) قدامة بن جعفر، «الخراج»، همراه المسالک و الممالک ابنخردادبه، لیدن، ۱۸۸۹م؛ ۵ - پانویس
۶ - منبعدانشنامه بزرگ اسلامی، مرکز دائرة المعارف اسلامی، برگرفته از مقاله «إلجاء»، ج۹، ص۲۲. ردههای این صفحه : زمین داری | واژه شناسی
|